بیدی و روز برفی
بیدی و روز برفی
بیدی دختر کوچولویی است که عاشق برف و سورتمه سواری است. او عاشق گل و گیاه و درست کردن کاردستی با خرت و پرت ها و کمک به بی بضاعتان است. بیدی به همراه خانواده اش به خانه ی جدیدی اسباب کشی می کنند که پیرمرد تنها و بداخلاقی به نام آقای لارچ در همسایگی شان زندگی می کند. تپه ای که در حیاط پشتی آقای لارچ قرار دارد برای سورتمه سواری بسیار مناسب است. اما کسی اجازه ندارد وارد خانه ی او شود. او با نصب تابلوهای ورود ممنوع همه را از خود می راند. حتی بر روی پادری خانه اش هم نوشته شده است «بروید بیرون».
هیچ کس با آقای لارچ کاری ندارد و به دیدن او نمی رود. اما بیدی برای گرفتن تخم گل و گیاه برای کاشتن در باغچه شان و خرت و پرت برای درست کردن کاردستی برای فروش به نفع خیریه ها آقای لارچ را فراموش نمی کند و از گل ها باغچه اش برای او می برد. مهربانی بیدی سرانجام این پیرمرد عنق را هم تغییر می دهد و وقتی که بیدی برای همه می نویسد که برف لازم دارد، به کمک او می آید.
درباره ی دلیل بدعنقی و قطع رابطه ی آقای لارچ با دیگران در داستان حرفی زده نشده است، اما آنچه که مهم است این است که بیدی او را می بیند یا بهتر است بگوییم نادیده نمی گیردش. همه ی انسان ها به دیده شدن نیاز دارند.
نکته قابل تامل دیگر این داستان نامه نگاری و درخواست کمک از دیگران است.
- کتاب های مناسب آموزگاران و مربیان
- کتاب های مناسب معلمین دبستان
- محبوبه نجف خانی
- Cyd Moore
- ساید مور
- مجموعه نوشته های مناسب برای ۷ - ۹ سال
- مجموعه نوشته های مناسب برای ۱۰ - ۱۲ سال
- دنیز برن نلسون
- ساید مور
- محبوبه نجف خانی